نمنم بارون ِ قشنگي ميزنه اينجا.
دلم سيگار ميخواد.
يه چيزايي ديگه برام مهم نيست.
نميدونم
شايد از اول هم نبوده.
دلم درد ِ دل ميخواد با يه حلقه چاه.
بيشوخي دلم همينو ميخواد.
اه
گند شدم
حسابي گند شدم
بياعتنايي ِ مطلق
ميخوام بگم
وقتي اون دو تا پليسه اومدن از کنارم رد شدن
هيچ حسي نداشتم
نبايد ميترسيدم؟
يا
يه چيزايي
يه چيزاي محدودي
نبايد برام مهم باشن؟
گرگ ِ بارون ديده شديم
ديگه اين کپسولاي مفناميک اسيد هم اثر نميکنن
دلم ميخواد بخوابم.
ميدوني، سکوت خيلي چيز ِ خوبيه.
ولي
يه چيزي
هيچ وقت يادم نميره:
طعنهاي که تو نگاه ِ پليس دوميه بود.
عجب معرکه بود.
يه روز با بچهها نهار بريم پارک ِ لاله
هواي ابري و خنک و باد ِ لعنتي ِ دوستداشتني.
پووووف
اگه بود
اگه بود
اگه بود
اگه ميخواست که باشه
...
اعصابم داعونه
داغونه
ميخوام بگم
اين چند روزه همهچي رو ريختم به هم که اون جاي خالي ِ گنده، وسط ِ به هم ريختگي پيدا نباشه
ولي فايده نداره
پونصدتا آلبوم ِ جديد رو زير و رو ميکنم بعد خيلي شيک به اين نتيجه ميرسم که حس ِ کشف کردن ِ آهنگهاي جديد نيست.
به سليقهي آبگوشتي ِ مفرط، ميدون ميدم و نتيجه ميشه اين آهنگاي رمانس ِ دخترکُش.
واي خدا جان
چقدر سخت بود
چقدر سخت بود
مممممممم
نتايج ِ جديدي به دست ميان
قابل توجه و مبهوت کننده
آدم کيفش مياد
که دستش نميرسه که بزنه توي گوش ِ خودش
هرچند
تاسفآوره.
ميخوام بگم
يه کمي اراده
خوب ميتونه آدم رو از منجلاب بکشه بيرون
پوووف
شدم عينهو رويا
که ميگه من ميخواستم دختر فراري بشم ولي .. به اينجا که ميرسه من بهش ميگم امکانات نبود
حيف
حيف که امکانات نيست
يا هست
ولي آدم خودش نميخواد
ميخوام بگم
بايد جاده باشه
ولي جادهي تنها کفايت نميکنه
ميل ِ سفر مهمتره
از اون حرفا بود که يا ميشه قاب گرفت و زد به ديوار و همچنان نفهميدش، يا پوزخند زد و گذشت
من
پوزخند ميزنم
و ميگذرم
از جاده هم ميگذرم
!