با حال ِ گند و مزخرف تموم شدن ِ اکانت رو بهانه ميکنم و خدافظي ميکنم و عمراً نميايستم جوابشو بشنوم.
بايد ميدادم.
نميخوام.
نميخوام خب.
اصلاً نميتونم. نميشه. به کسي مربوطه؟
نه خب خنگ که نيستم.
يه ساعت و بيست دقيقه مخ زده و منم با خونسردي نشستم جواب شوخياشو ميدم که آخرش بگم شمارهمو نميدم.
نميخوام اصلاً.
آدم نيستي که.
مريضي بازي رو شروع ميکني و آخرش ميکشي کنار؟
بازي
بازي
همين بودا
يه دفعه جدي شد
نميخوام
مرد ِ جدي بودن نيستم اصلاً.
تا پشت ِ شيشه خوبه
نزديکتر نياد لطفاً
مردش نيستم
نميخوام. نميخوام. نميخوام.